ترانه کلامی سهل و ممتنع است! ترانه با سادهترین واژهها و عبارات و تصاویر و با استفاده از فضاهایی به دور از پیچیدگی و تکلف به معنا دست می یابد و دشواری سرودن ترانه نیز در همین حفظ لطافت روح شاعرانه و در عین حال عمق آن است.اگر موسیقی و شعر را به دو دشت سرسبز که از هم دور مانده اند تشبیه کنیم، ترانه همچون پلی است که زمینه را برای پیوند آنان میسر می کند و به معنای سرود ، آوا و نغمه هم به کار برده شده است.شعری که قابلیت موسیقیایی داشته باشد را میتوان ترانه دانست. در دوران معاصر، قافیهدار بودن و سازگار بودن شعر با عروض دیگر از پیششرطهای ترانه بودن یک شعر نیست. درونمایهٔ ترانهها معمولاً تودهای و عامیانه و احساسی است. فراق، غربت، عشق و محبت، دشمنی، دادخواهی، مبارزه با ظلم و ستم، آموزش و ... از موضوعات اصلی ترانهها هستند.
ساختار اصلی ترانه
استخوان بندی یک ترانه شامل چندین بخش میشود که این بخشها در جایی به هم وابستهاند یا اصولا مستقل از هم هستند:
- ۱: وزن مناسب
- ۲: طرح اصلی (موضوع ترانه)
اصلیترین تقسیم بندی طرح اصلی عبارست از:
-
- عشق
- اجتماع
- آمیزهای از هر دو
که منظور از آن طرز بیان موضوع ترانهاست و به دو شکل اول شخص و سوم شخص در ترانه جریان دارد و در مواردی تلفیقی از این دو.
که میتواند زبان گفتاری باشد یا زبان معیار نوشتاری
“هر شاعری ترانه سرا نیست ولی هر ترانه سرا، لزوما باید شاعر باشد. “ رحیم معینی کرمانشاهی
ترانه در مقابل شعر
ترانه در واقع ریشه در شعر دارد و یك سری از قوانین شعر را رعایت می كند ولی خود به تنهایی دارای تعریفی مشخص می باشد. ترانه همانند شعر دارای قافیه می باشد. دارای وزن می باشد. و از این حیث شباهت بسیاری به شعر دارد ولی تفاوت عمده شعر و ترانه این است كه ترانه دارای یك پیوند درونی با موسیقی است. البته شاید از خود بپرسید كه بر روی شعر هم می توان موسیقی گذاشت همانطور كه تا كنون به روی شعر های بسیاری موسیقی گذاشته شده است. در پاسخ این پرسش باید گفت که عموما شعر هایی كه به ترانه تبدیل شده اند ماندگار نشده اند.
از دیگر ویژگی های عمده ترانه باید به زبان ساده آن اشاره كرد. چون مخاطب ترانه عموم مردم هستند و ترانه سرا باید این را در نظر داشته باشد كه شنوندگان ترانه طیف وسیعی از عامه مردم هستند و نه صرفا افراد علاقمند به ادبیات و شعر.
و كار ترانه سرا آنجا مشكل تر می شود كه با همین زبان ساده و قابل هضم برای عامه مردم ؛ مفاهیم ارزشمندی را به مخاطب منتقل كند. یكی دیگر از مواردی كه ترانه سرا را مجبور به ساده نویسی می كند این است كه چون ترانه بر روی موزیك و آهنگ قرار می گیرد و با صدای خواننده به گوش مردم می رسد ؛ در نتیجه تمام ذهن شنونده متوجه معنی ترانه نیست بلكه قسمتی از آن متوجه موزیك ترانه و قسمتی متوجه صدای خواننده می باشد.
از دیگر نكاتی كه در ترانه باید رعایت گردد استفاده از كلمات و زبان روز مردم است و دوری كردن از زبان كلاسیك. بطور مثال ما در مكالمات روزانه خود نمی گوییم : " ز ره رسیدی" بلكه می گوییم : "از راه رسیدی" پس باید در ترانه سرایی به این نكته توجه داشت كه زبان و ادبیات فولکوریک ابزار ترانه سرا قرار گیرد. بر خلاف تصور اكثر مردم با توجه به نكاتی كه گفتم ترانه سرایی از شعر سرودن مشكل تر است.